سلامت روان و بهزیستی همگانی را در اولویت جهانی قرار دهید
کارشناس سلامت روان معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی همدان توجه مثبت و منفی از مفاهیم بسیار مهم روان شناسی در حوزه رفتار درمانی دانست. پروانه ابراهیمی در گفتوگو با پایگاه خبری خبردار نیوز، با بیان اینکه به بیانی ساده می توان گفت که هر نوع پاداش یا نتیجه ای که باعث شود رفتاری به […]
کارشناس سلامت روان معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی همدان توجه مثبت و منفی از مفاهیم بسیار مهم روان شناسی در حوزه رفتار درمانی دانست.
پروانه ابراهیمی در گفتوگو با پایگاه خبری خبردار نیوز، با بیان اینکه به بیانی ساده می توان گفت که هر نوع پاداش یا نتیجه ای که باعث شود رفتاری به دفعات تکرار شود، متاثر از یک توجه مثبت است، مطرح کرد: توجه مثبت، رفتاری است که اغلب در دیگری انگیزه ایجاد می کند و به او توان تکرار رفتاری را می دهد، که مطلوب مخاطب است و در فرد احساس توانمندی و خودکارمدی ایجاد می کند.
وی با اشاره به اینکه وضعیت روانی، جسمانی و نحوه تجربه درد یا شادی از آرایش ذهنی، روانی و سبک اندیشه ما نشات میگیرد، اظهار کرد: هر آنچه که ما با وسعت بیشتر، بزرگتر، سالمتر و زیباتر فکر کنیم، زندگی عینی خویش را گستردهتر، عمیقتر و لذتبخشتر مینماییم، در واقع، این شیوه تفکر و نمود رفتاری ما است، که کیفیت زندگی ما را تعیین میکند.
وی افزود: در این مفهوم، نقش توجه و نگرش خصوصا گونه¬ی مثبت آن، بعنوان فرآیندی رفتاری شناختی و گویای عملکرد مغزی است، که امکان متمرکز شدن مثبت بر جنبه¬های خاصی از اطلاعات بینایی یا شنیداری یا هر حس دیگری را به وسیله¬ی مهار موارد ناخواسته به انسان می¬دهد.
ابراهیمی مفهوم توجه مثبت را مفهومی مشابه جعبه مداد رنگی دانست و گفت: که به دنیای پیرامون رنگ و لعاب میدهد، اما انسان، دائماً طراحی خود را با رنگ خاکستری رنگآمیزی میکند و بدین ترتیب در بیشتر موقعیت¬ها، تصویرش سرد و دلگیر به نظر میرسد، بالاخره در هر وضعیت، می¬توان با اضافه کردن رنگهای روشن ، آن را درخشان تر ساخت.
کارشناس سلامت روان معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی همدان ادامه داد: به عبارت دیگر، یکی از ابعاد کنترل روانشناختی ابراز توجه است، و نوع مثبت توجه به دو بخش مجزای مشروط و نامشروط تقسیم می¬گردد:
توجه مثبت مشروط به معنای به رسمیت شناختن یا نشان دادن احترام به کسی به روشی مشروط و قید دار می¬باشد، بطور مثال، در خصوص روابط والدین و فرزند، این راهبرد به معنی نشان دادن محبت و احترام بیش¬تر از حد معمول به فرزندان در صورت بروز رفتارهای مطلوب و عدم ابراز محبت و احترام در صورت بروز رفتارهای نامطلوب است، که توسط بسیاری از والدین به عنوان یک راهبرد مفید برای تأثیرگذاری بر رفتار فرزندان انجام می¬شود.
کارل راجرز (۱۹۰۲-۱۹۸۷)، معتقد بود، که افراد برای تبدیل شدن به بزرگسالانی بالغ و سالم به محیطی مملو از صمیمیت، همدلی و توجه مثبت بی قید و شرط نیاز دارند. او مفهوم عشق و توجه مثبت بی قید و شرط را با درختی مقایسه کرد که بدون اجزای ضروری نور خورشید و آب نمی تواند رشد کند. همانطور که، توجه مثبت والدین به کودکان باعث شکلگیری احساس امنیت و آرامش در آنها میشود و تداوم این رفتار به مرور زمان بیشتر از انتقاد یا توجه منفی اثرگذار خواهد بود.
در تعریف توجه مثبت نامشروط نیز، براساس دیدگاه راجرز، مفهوم به این معناست که به فرد دیگر حمایت و توجه کاملی را نشان دهیم و او را کاملاً بپذیریم، بدون توجه به اینکه چه میگوید، چه احساسی دارد یا چه کاری انجام میدهد، توجه مثبت بدون قید و شرط شامل نشان دادن حمایت و پذیرش کامل شخص از هر آنچه که می¬گوید یا انجام می¬دهد، است.
نقش توجه مثبت نامشروط در خود ارزشمندی
کارل راجرز، روانشناس انسانگرا معتقد بود، که انسانها نیاز دارند، که توجه مثبت نامشروط و احساس خود ارزشمندی داشته باشند. اینکه ما در مورد خودمان چگونه فکر میکنیم و چقدر برای خودمان، ارزش قائل هستیم، نقش کلیدی در سلامت روان ما دارد. اگر در سالهای اولیه کودکی، والدین ما را بدون هیچ قید و شرطی بپذیرند، دوست داشته باشند و حمایتمان کنند، احساس اعتماد به نفس، خود ارزشمندی و در نهایت خود باوری میکنیم. همین احساس تا سالهای بزرگسالی با ما باقی میماند و کمک می¬کند تا خودمان را برای رسیدن به اهدافمان توان¬مند ارزیابی نماییم، اهدافمان را پی بگیریم در نهایت به خودشکوفایی و کمال برسیم. توجه مثبت و بدون قید و شرط مراقبان در طول سال¬های اولیه زندگی می¬تواند به افزایش احساس ارزشمندی در افراد کمک کند. با افزایش سن توجه دیگران بیشتر در شکل گیری تصویر از خود شخص نقش دارد.
راجرز اینگونه تبیین می کرد معتقد بود، که وقتی افراد، مورد توجه مثبت شرطی قرار می¬گیرند، وضعیتی که تأیید فقط به رفتار فرد بستگی دارد ممکن است، که عدم انسجام رخ دهد. و عدم تطابق نیز زمانی اتفاق می¬افتد که نگرش فرد از خود ایده آل او با آنچه در زندگی واقعی تجربه می¬کند، همگام باشد.
ایجاد ناهماهنگی در خود واقعی و خود آرمانی
طبق دیدگاه روانشناسان انسانگرا، برای اینکه فرد سازگاری داشته باشد، باید بین تصویر خود ، یعنی تصویر واقعی که از خود شکل گرفته، و خود آرمانی ، یعنی آن کسی که آرزو دارد باشد، هماهنگی وجود داشته باشد. مثلا اگر توجه مثبت نامشروط از جانب والدین، دریافت کرده باشیم، این هماهنگی به وجود میآید. یعنی آنچه هستیم و آنچه دوست داریم باشیم، با هم هماهنگ هستند. به عبارتی ماهم ویژگیهای مثبت و هم ویژگیهای منفی خود را میپذیریم و بدون تحریف و انکار واقعیت، شخصیت¬مان رشد میکند. در غیر این صورت، ناهماهنگی بین این دو به وجود میآید و به دلیل تحریف و انکار واقعیت از جمله انکار ویژگیهای منفیمان، در سازگاری و سلامت روان، دچار مشکلاتی میشویم. بنابراین اگر درمانگر این توجه مثبت نامشروط را تأمین کند، گام مثبتی را در جهت سلامت روان مراجع برداشته است.
در مجموع آنچه که بیان شد، روان¬شناسان، توجه مثبت مشروط را به عنوان یک فرآیند کنترل غیرمستقیم می¬بینند، که با اقدامات منفی مستقیم مانند فریاد زدن یا لغو امتیازات برای تشویق انواع خاصی از رفتارها عمل می¬کند. از مزایای توجه مثبت مشروط این است، که به اندازه نگاه مثبت بدون قید و شرط به تلاش یا اعتماد زیادی نیاز ندارد.
چند اصل برای بکارگیری از توجه مثبت
اصل اول
از نوع توجه مثبت مناسب استفاده کنید. توجه نمودن¬های مثبت متفاوت بر افراد مختلف تاثیرات یکسانی ندارد. در حقیقت تاثیر یک توجه مثبت مشخص بر یک فرد معین در شرایط مختلف، متفاوت است. بنابراین لازم است در استفاده از توجه¬های مثبت در شرایط گوناگون و با افراد مختلف این نکته را به خوبی مورد توجه قرار داد.
اصل دوم
فوریت توجه مثبت یک عامل مهم است. توجه مثبت فوری اثر بخشی بیشتری از توجه مثبت همراه با تاخیر دارد و گاه توجهی که با تاخیر انجام شده هیچ فایدهای ندارد. معلم باید بلافاصله پس از انجام رفتار مطلب از سوی دانش آموزان آن رفتار را تقویت کند و فاصله بین توجه و رفتار را به حداقل برساند.
اصل سوم
مقدار توجه مثبت را توصیه میکند. بطور مثال شاگردی اگر ببیند استادش همیشه و در هر مورد با دلیل و بیدلیل همه را مورد تشویق و تمجید قرار میدهد، اثر توجه مثبت بر رفتار انگیزشی او نسبت به سایر هم رده¬هایش کاهش می¬یابد، بنابراین لازم است مقدار و میزان مناسب توجه مثبت رعایت گردد.
اصل چهارم
توصیه میکند که از موقعیت¬ها و توجهات مثبت بروزتر استفاده شود. افراد موقعیت¬های جدید یادگیری و انجام فعالیت¬های جدیدی را به موقعیت¬ها و فعالیت¬های تکراری ترجیح میدهند. بطور مثال، آموزش دهندگان باید بکوشند تا در آموزش و افزایش رفتارهای مطلوب روش¬ها و فنون گوناگون را بکار برند تا طالبان علم مرتبا خود را در شرایط توجه و تقویت حس نمایند. همچنین بهتر است، که سعی کنند تا از روش-های تقویتی متنوع استفاده کنند و برای مدتی طولانی از یک نوع توجه و رویکرد مثبت بطور تکراری استفاده ننمایند.
بر مبنای مفاهیمی که بیان شد، در مجموع، می¬توان عرضه داشت که نیاز توجه در حد طبیعی و نرمال در وجود تمامی انسان ها قرار دارد و در واقع دریافت توجه مثبت از دیگران در هر سن و موقعیتی لذت بخش و اغلب بهنجار است، و این نیاز می¬تواند با توجه به وضعیت فرد، موقعیت اجتماعی او، ویژگی¬های شخصیتی و رفتاری و …. تبیین و تعیین می-گردد.